مهدویت در خصوص مسائل دینی و مهدویت
|
شاید برخى تصور کنند که در کتب اهل سنت، روایتى از پیامبر درباره لزوم مسح بر پا وارد نشده است، در حالى که با یک بررسى، بیش از سى روایت یافتیم که بسیارى از آنها بیانگر وضوى رسول خدا و اصحاب او است. دلالت روشن آیه وضو بر لزوم مسح و روایات چشم گیر در این مورد، ایجاب مى کند که فقیهان اهل سنت در این مسأله تجدید نظر کنند و از این طریق گامى به سوى وحدت در رفتار بردارند و در این مورد از گروه کثیرى از بزرگان صحابه و تابعان که وضوى آنان بر اساس مسح برپا بود، پیروى کنند، اینک اسامى برخى آنان را در این جا ذکر مى کنیم: 1-امام على بن ابى طالب (ع) فرمود: «رَأیتُ رَسُولَ اللّهَ مَسَحَ ظاهَرهما».[1] 3-بسر بن سعید مى گوید: عثمان وضو گرفت و بر سر و پاها سه بار مسح کشید و گفت: رسول خدا این چنین وضو مى گرفت.[4] 4-حمران بن أبان- غلام عثمان- از او نقل مى کند: پیامبر خدا (ص) پس از شستن صورت و دست، بر سر و پاها مسح مى کشید.[5] 5-عبداللّه بن زید مازنى معروف به ابن عماره مى گوید: پیامبر وضو گرفت «و مسح رأسه و رجلیه»؛ سر و پاها را مسح کشید.[6] 6-عبداللّه بن عباس، پیوسته مى گفت: انّ الوضوء غسلتان و مسحتان.[7] 7-عامر الشعبى، مى گفت: اساس وضو را دو شستن و دو مسح کشیدن تشکیل مى دهد و لذا در تیمم بدل از وضو، مواضع شستن براى تیمم محفوظ مانده و جایگاه مسح الغاء شده است.[8] 8-رفاعة بن رافع از اصحاب رسول خدا (ص) از آن حضرت چنین نقل مى کند: پیامبر بر سر و پاها تا دو برآمادگى مسح مى کشید.[9] 9-ابو مالک اشعرى، صحابى رسول خدا، به عشیره خود وضوى رسول خدا را آموزش داد و در پایان بر روى پاها مسح کشید.[10] 10-رفاعة بن رافع صحابى رسول خدا (ص) از پیامبر نقل مى کند که آن حضرت فرمود: «لا یَتمُّ صَلاةُ أَحدِکُمْ حَتّى یُسْبِغ الوُضوءَ کَما أَمَرَهُ اللّهُ فَیَغْسِل وَجهَهُ وَیَدَیْه إِلى الْمِرْفَقَین وَ یَمْسَح بِرأْسِهِ وَ رِجْلَیْهِ إِلى الْکَعْبَین».[11] «نماز هیچ یک از شما پذیرفته نمى شود تا به نحو کامل وضو بگیرد، صورت و دست ها را بشوید و سر و پاها را تا دو برآمادگى مسح کند». ما از میان اعلام صحابه و تابعان به ذکر ده نفر اکتفا کردیم، اسامى شخصیت هایى که مسح بر سر و پا را از پیامبر و بزرگان صحابه و تابعان نقل کرده اند در کتاب «الانصاف فى مسائل دام فیها الخلاف[12]»، وارد شده است.[13] [2] - تذکرة الحفاظ: 1/ 124. [8] - تفسیر طبرى: 6/ 82. [3] - تفسیر طبرى: 6/ 82. [9] - سنن ابن ماجه: 1، حدیث 460؛ سنن نسائى: 2/ 226. [4] - مسند احمد: 1/ 109، حدیث 489. [10] - مسند احمد: 5/ 342. [5] - کنزالعمال: 9/ 436، شماره 26863. [11] - مستدرک حاکم: 1/ 241. [6] - کنزالعمال: 9/ 451، حدیث 26922. [12] - الانصاف فى مسائل دام فیها الخلاف، ج 1، ص 56- 95 [7] - تفسیر طبرى: 6/ 82. [13] - راهنماى حقیقت، شیخ جعفر سبحانی، ص:493 – 498. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |